طبقه نوکیسه نشانه روسی شدن اقتصاد ایران است
بورس و اوراق بهادار، بازاریابی داخلی و خارجی، اقتصادی، مدیریت، بازرگانی، قوانین امور گمرکی
تبلیغات
آموزش تخصصی بازار مالی (بورس و اوراق بهادار - فارکس - طلا - بورس کالا - بورس نفت - بورس های بین المللی و....) بصورت کاملا" خصوصی و یا غیر خصوصی سئوالات و یا تقاضای خود را به آدرس hm.nazari20@gmail.com و یا hm.nazari20@yahoo.com ارسال کنید
طبقه نوکیسه نشانه روسی شدن اقتصاد ایران است
جمعه 19 تير 1394 ساعت 22:53 | بازدید : 774 | نویسنده : حمید | ( نظرات )

 

طبقه نوکیسه نشانه روسی شدن اقتصاد ایران است

چند ماهی از انتخابات 84 نگذشته، سعید لیلاز ظهور طبقه ای جدید از سرمایه داران را پیش بینی کرد. ده سال پس از آن مقاله، امروز پورشه های این طبقه را در خیابان ها می توان دید. این تحلیلگر اقتصادی پیوند خوردن ناف این طبقه با شیرهای نفت گران را دیده بود که لاجرم به زایش و پرورش کودکی می انجامید که در شکاف طبقاتی بزرگ شده و به چنان رشدی می رسد که به خالقان خود هم وفادار نمی ماند.

مهرنامه: شما ده سال پیش در مقاله ای پیش بینی کرده بودی که نسل جدیدی از سرمایه داران ایرانی در حال ظهور است. چه نشانه هایی دیده بودید که این پیش بینی را کردید؟

وقتی درآمدهای نفتی ایران یکباره افزایش پیدا کند باید انتظار ایجاد چنین طبقه ای را داشت، چون این طبقه دست ساخت قدرت است. در دوره شاه هم همین اتفاق افتاد. طبقه جدید پدید می آید که سعی می کند نظام طبقاتی سنتی را دور بزند و مؤلفه های اخیرش سیاست گذاری های دولت احمدی نژاد بود. من در نیمه دوم سال 1384 در همان اوایل آغاز کار دولت احمدی نژاد این را هشدار دادم.  چون وقتی دولتی بر سر کار آید که از فرط تقدس یا اقتداری که حول آن شکل می گیرد نتوان به آن نقد کرد و سلسله قوانین و مقرراتی وضع کند که به سود وفاداران دولت است، طبیعی است که طبقه جدید اقتصادی پدید می آید. من در همان سال 84 در شرکت محل فعالیتم مواجه شده بودم با کسی که شرکتی را با صد هزار تومان سرمایه اولیه، یک قبل از آن تأسیس کرده بود و درخواست داشت صد دستگاه ماشین کشنده سنگین، به طور اقساطی خریداری کند چون قرارداد حمل و نقل سنگینی را امضا کرده بود و به این دستگاه ها نیاز داشت. دولت تصمیم گرفته بود به گروهی امتیاز خاصی دهد و با توجه به آنکه قیمت نفت به شدت در حال افزایش بود، کیسه درآمدها با هر برداشتی همچنان پر بود. در سال 86-1385 قیمت رسمی سیمان هر تن 30 تا 40 هزار تومان بود، در حالی که در بازار آزاد هر تن 150 تا 200 هزار تومان فروخته می شد. شرکت های زیادی تأسیس شده بودند که به من مراجعه می کردند که اگر نیاز به سیمان دارید، ما به شما می فروشیم، ما حواله داریم برای خرید به قیمت رسمی و اجازه داریم در بازار آزاد بفروشیم. اینها گروه های خاصی بودند که از طریق رانتی که در بازار سیمان داشتند، می توانستند این ثروت یک شبه را حاصل کنند. از سال 84 به بعد دائماً در این زمینه ها منابع رانتی ایجاد می شد که به سمت گروه های خاصی سوق پیدا می کرد و این گروه ها یک شبه میلیاردر می شدند. حدس من این است که طی 6 سال در شبکه بانکی ایران از طریق مابه‌التفاوت نرخ رسمی تورم با نرخ رسمی بهره بانکی سالانه 10 تا 20 میلیارد دلار ثروت عاید گروه های خاص شده است. 100 میلیارد دلار از طریق معوقات بانکی در 80 سال گذشته گم شد، دیناری از آن هم پیدا نخواهد شد. حداقل یک تا دو میلیارد دلار فقط از طریق نرخ تعرفه های گمرکی موبایل جابه جا شده است. در مجموع بین 300 تا 400 میلیارد دلار طی این سال ها به سمت گروه های خاص سوق پیدا کرده و طبیعی است طبقه جدید اجتماعی ایجاد می کند که پایگاه اجتماعی آن وفاداران به دولت است. عدم امکان نقد دولت حاشیه امنی پدید می آورد که سرعت شکل گیری این طبقه را بیشتر می کند. سال 84 ظهورش را پیش بینی کردم و الان پورشه هایشان را می بینیم. نمی توان دلایل شکل گیری و پدید آورندگان این طبقه جدید را نادیده گرفت و امروز گفت پوشه سواران این طبقه دور دور نکنند.

مهرنامه: اشتراکاتی بین افراد مختلف وجود داشته که آن ها را حول دولت گرد آورده و به شکل گیری طبقه جدیدی انجامیده است. به واقع این طبقه به قول شما دست ساخت، در فرایند تجمیع و تکوین شباهت هایی به هم داشتند، آیا در ادامه هم این اشتراکاتشان را با قدرت و با یکدیگر حفظ می کنند؟

به لحاظ تئوریک، قدرت سعی می کند که طبقه جدید اجتماعی به عنوان طیف حامی خود خلق کند. گرچه به عقیده کارل مارکس، این طبقه بعد از آنکه خلق شد لزوماً به خالقش وفادار نمی ماند. این همان اتفاقی است که در موج اول افزایش در آمدهای نفتی ایران قبل از انقلاب منجر به ایجاد بورژوازی کمپرادور شد. بیژن جزیی هم در تاریخ سی ساله ایران پیش بینی کرده بود که این بورژوازی کمپرادور به زودی بزرگ خواهد شد. وقتی عوامل برای ایجاد یک طبقه جدید فراهم باشد پیش بینی آن دشوار نخواهد بود. اما در ادامه راه جبرا از قدرتی که او را ساخته و پرورده، تبعیت نمی کند.

مهرنامه: شما به شکل گیری نسلی از سرمایه داران ایرانی پس از موج اول افزایش درآمدهای نفتی اشاره می کنید. اما آن نسل که سرمایه خود را وارد بازار تولید و صنایع کردند و تمایل چندانی به نمایش ثروت خود در خیابان ها نداشتند، چقدر با این نسل جدید سرمایه داران قابل مقایسه اند که در شرایط خاص تحریم شکل گرفته اند؛ کمتر با کارآفرینی و تولید به ثروت رسیده اند. بیشتر واسطه گرند و تا تولیدگر و میل شدید به تظاهر ثروت خود دارند؟

موج اخیر افزایش درآمدهای نفتی ایران حداقل به لحاظ زمانی سه برابر دوره اول بود. من آن را طولانی ترین دوران رونق نفتی ایران می دانم. در هیچ دوره ای به مدت 14 سال رونق نفتی نداشتیم. در دوره اول نظم حاکم خیلی به هم نخورد، نه دولتی تغییر کرد و نه رژیم، اما در موج اخیر نظام ثابت ماند ولی دولت گونه ای تغییر کرد که گویی نظام هم عوض شده است چون بنیان همه رژیم های اقتصادی، مالی و حقوقی تغییر پیدا کرد. تفاوت این است که در دوره اخیر بر خلاف نظام ساق چرخش قدرت از طریق انتخابات انجام می شود و ممکن است که کنشگران عرصه حکومت با یکدیگر دچار اختلاف شوند که همواره ترس از عمر موقت و بی ثباتی و یک شبه بودن دارند. عامل مهم دیگر تحریم های علیه ایران بود که شرایط آن را فراهم کرد.

البته در موج اول افزایش درآمدهای نفتی هم کشور خیلی صنعتی نشد. وضعیت صنعتی شدن ایران در دهه 1340 قابل تعمیم به 5 سال آخر عمر نظام پهلوی نبود. اتفاقاً با افزایش درآمدهای نفتی در سال 1352 روند صنعتی شدن و خودکفایی ایران مختل شد. منصور روحانی که من او را برجسته ترین تکنوکرات تاریخ ایران می دانم در اواخر سال 57 در نامه ای که از زندان اوین به مهندس بازرگان نوشت توضیح داد که متوسط ارزش افزوده بخش کشاورزی در 5 سال منتهی به انقلاب سالی 4 درصد بود، گسستی در روند کشاورزی ایران ایجاد نشد، اما درآمدهای نفتی افزایش یافت که میل به مصرف مواد غذایی به شدت از رشد تولید پیشی گرفت. روحانی در نامه اش نوشته: «در سال های قبل از اصلاحات ارضی صادرات و واردات محصولات کشاورزی تقربیاً مساوی و گاهی به نفع صادرات می چربید. این روند تا سال 1351 که درآمد سرانه به 37000 ریال (500 دلار) رسید ادامه داشت و رشد کشاورزی در حدود 4 درصد در سال بود که به اضافۀ جمعیت و بهبود کیفی و کمی خوراک (در حد پایین) تطبیق می کرد. از سال 1353 که اثر درآمد 20 میلیارد دلاری نفت در قدرت خرید مردم ظاهر شد نظم مالی و اقتصادی بالاخص بین بخش ها به هم خورد.» در حالی که پیش از آن رشد جمعیت 2 درصد بود و رشد تولید مواد غذایی 4 درصد اما یکباره از سال 52 تا 56 این روند انفجار گونه تغییر پیدا کرد. چون با افزایش درآمد، الگوی مصرف تغییر می یابد و با همان سرعت تغییر الگوی مصرف نمی توان الگوی تولید را تغییر داد؛ در نتیجه بیماری هلندی ایجاد می شود که طی آن قدرت مصرف و تقاضای موثر یکباره افزایش می یابد ولی قدرت تولید نمی تواند به همان میزان افزایش یابد. بنابراین خلائی پدید می اید که کشور را تبدیل به بازار واردات می کند. این تصادفی نیست که مثل سال 1355 در سال 1290، حدود 14 میلیارد دلار مواد غذایی وارد کردیم آن هم 33 سال پس از انقلاب اسلامی که آموزه اولش خودکفایی در کشاورزی بود. در این مواقع هم ماده بر هر گونه ایدئولوژی و اندیشه ای مقدم است و در هنگام غلبه مانند جارویی که برگ های پاییزی را کنار می زند، مسیر خودش را باز می کند. در دوره اخیر هم افزایش شدید درآمدهای نفتی همانند گذشته، لاجرم واردات را بیشتر کرد. تفوق دلارهای نفتی بر صنعت و ماهیت کوتاه بودن این رونق به خاطر نوسانات قیمت نفت و شرایط سیاسی ایران در داخل و عرصه بین المللی، امکان شکل گیری سرمایه داری از مسیر درست خود را نمی دهد. این مشکل 3 هزار ساله اقتصاد ایران است، برخوردی که بابک زنجانی و محسن پهلوان شده، در طول تاریخ ایران با نمونه های مشابه آن ها شده است. در حالی که اگر محیط آرامی برای سرمایه گذاری فراهم می کردیم ای افراد پول های کثیف خود را تمیز و خرج سرمایه گذاری می کردند. پس از انتخاب آقای دکتر روحانی به ریاست جمهوری، یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشتم و به ایشان پیشنهاد کردم امیرالمؤمنین نتوانست بیت المال را برگرداند، شما هم نمی توانید. ولی باید شرایطی فراهم کنیم که در آن محیط امنی برای سرمایه گذاری فراهم شود که به آن فضای عمومی کسب و کار می گویند که شامل زمینه های اقتصادی، حقوقی و قانونی ، فرهنگی، اجتماعی و امنیتی جامعه است که سرمایه داران را به سمت سرمایه داری صنعتی یا وارداتی سوق می دهد. این بازار است که سرمایه دار را به سمت واردات سوق می دهد. من به آقای روحانی پیشنهاد دادم همه این پول ها را تمیز اعلام کنید چون نمی توانید چیزی از آن را برگردانید وشگفتا که پس از دو سال از طریق بابک زنجانی یا محسن پهلوان ثابت شد که دیناری از اینها برگشت پذیر نیست. برای من مالکیت این پول ها معم نیست، کارکرد آن اهمیت دارد که می تواند وارد اقتصاد، صنعت، ایجاد اشتغال مولد و...شود. ماهیت انفجاری رشد درآمدهای نفتی است که اجازه نمی دهد سرمایه به سمت تولید و صنعت سوق پیدا کند قبل از انقلاب مصرف ارزی ایران که در برنامه چهارم ده میلیارد دلار بود، در برنامه پنجم به صد میلیارد دلار رسید تولید داخلی نمی تواند یکباره ده برابر شود؛ بنابراین عمده این هزینه ها صرف واردات کالاهای مصرفی می شود. اتفاقی که در سال ١٣٩٠ افتاد و رکورد تاریخی با ٩٧ میلیارد دلار واردات وخدمات شکسته شد. در سال 13٩٠ حدود ١۶ تا ٢٠ میلیارد دلار هزینه سفر ایرانیان به خارج از کشور شد. آنچه رخ داده فقط در زمینه واردات نیست بلکه در حوزه بانکی هم بصورت سازمان یافته بانک ها غارت شدند.

مهرنامه: اینکه نسل نوسرمایه داران رانوکیسه می خوانند. به خاطر شکل گیری دفعتی آن است یا کارکردهایی که دارد؟ چون شما ناف این طبقه را نفتی می دانید، بنابراین دیگراقتصادهای نفتی هم باید مولود چنین طبقاتی باشند؟

نوکیسه عبارتی است که به تغییر یک شبه تفییرات اجتماعی اطلاق می شود که جایکاه طبقاتی یکباره از طبقه ای به طبقه دیگر منتقل شود. نوکیسگان شاید سابقه ای صد ساله در ایران دارند که بخاطر تعدد تلاطم های اقتصادی بخصوص پس از ورود نفت به اقتصاد بوده است. تمدن ایران تبدیل به کارخانه تبدیل سویرانقلابی به تکنوکرات،روستایی به شهری و فاداران به دولت به بورژواهای نوکیسه شده است و این روند تا مدت ها ادامه خواهد داشت. دائماً در حال تجربه شدید اجتماعی بخاطر تفوق عنصر نفت براقتصاد ایران هستیم. اگر حجم تولید ناخالص داخلی بدون نفت در سال ١٣٩٠ را حدود 400 میلیارد دلار برآورد کنیم، بنا به قدرت برابری خرید، حدود ٣٠٠ میلیارد آن تزریق نفت رایگان به اقتصاد ایران بوده است. این خود عامل ایجاد تلاطم های شدید اقتصادی بوده است. پورشه سواری یکی از تجلی های پیش پا افتاده این پدیده است. مانور تجملی که در مسکن یا مراسم این طبقه دیده می شود بسیار عجیب و نادر است و چون حاکمیت تمایل ندارد تظاهر آن را ببیند، هنوز آثارشدید اجتماعی آن لمس نشده است وگرنه به مراتب از اقتصاد پوتینی در روسیه بدتر است. طبقه نوکیسه جدید نشانه روسی شدن اقتصاد ایران است. جالب اینکه سهم درآمدهای نفتی در اقتصاد روسیه مشابه سهم درآمدهای نفتی در اقتصاد ایران است سهم درآمدهای نفتی نسبت به جمعیت روسیه هم مشابه ایران است. دو جامعه ایران و روسیه بسیار به هم شبیه هستند. همانطور که سرمایه داری روس به نام آبراموویچ باشگاه فوتبال چلسی انگلیسی را می خرد یا برخی از ثروتمندان روسی بازار مسکن لندن را به هم می ریزند، برخی از ایرانی ها مشابه همین کار را در بازار مسکن دوبی کردند. اگر تجلی عینی این لوکس گرایی یا طبقه نوکسیه همچنانکه در خارج از کشور هست، در داخل ایران هم اجازه تظاهر پیدا کند، منجر به تحولات بزرگ اجتماعی خواهد شد.

مهرنامه: نمایش ثروت این طبقه نوظهور چقدردرایجاد ناامنی روانی مؤثر است؟ به واقع مردمی که ازنظر «طبقه ذهنی» به قول جامعه شناسان خود را در طبقه فرودست جامعه می دانند. ولو متعلق به طبقه متوسط جامعه باشند، در مقابل چنین نابرابری های اقتصادی مستعد بروز چه واکنش هایی هستند؟

 درجه حرارت جامعه ایران را ازاین لحاظ خیلی زیاد ارزیابی می کنم قدرت خرید طبقه کارگر، ظرف چهار سال 3۵ تا ۴٠ درصدکاهش می یابد که ربطی هم به تحریم ها ندارد چنانکه در سال ١٣٩٠ که هنوز تحریم ها چنین اعمال نشده بود، قدرت خرید طبقه کارگر حدد ١٠ درصد کاهش یافت و الان قدرت خرید کارگران به اواخر دهه ١3٧٠ برگشته است درحالی که در این مدت یک تریلیون دلاردرآمد نفتی داشتیم و ١٠ هزار میلیارد دلا. ثروت درایران ایجاد شده است. ثروت در طبقه بسیار نوظهوری که از نظر تعداد کم شمار است و شاید کل جمعیت این طبقه به 5٠٠ هزار نفر نرسد. متراکم شده است. چون این طبقه به محض اینکه ثروتمند می شود، ثروت خود را از ایران خارج می کند. هیچ گاه در مطالعات نسبت دهک اول به دهک دهم یا صدک اول به اخراختلاف وحشتناکی دیده نمی شود. این به معنی بهبود وضع صدک های پایین نیست، چون صدک های اول به محض کسب ثروت از صحنه اجتماع خارج می شوند و میل یا اراده زیادی برای پنهان سازی ثروت دارند، به همین دلیل آثار این اختلاف طبقاتی دیده نمی شود. اما این طبقه نوظهور در ساختار سیاسی ایران تا مدت ها اثرگذار خواهند بود. البته تعیین کننده نیستند چون در ایران هنوز قوه قاهره نفت در اختیار دولت است و دولت می تواند این طبقه را مهار کند ولی چون حجم این پول خیلی بالاست، تا مدت ها ایران را به لحاظ سیاسی و اجتماعی تحت تأثیر قرار خواهد داد.

 



موضوعات مرتبط: سیاسی و اقتصادی , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


مطالب مرتبط با این پست






























می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








تبلیغات
آموزش تخصصی بازار مالی (بورس و اوراق بهادار - فارکس - طلا - بورس کالا - بورس نفت - بورس های بین المللی و....) بصورت کاملا" خصوصی و یا غیر خصوصی سئوالات و یا تقاضای خود را به آدرس hm.nazari20@gmail.com و یا hm.nazari20@yahoo.com ارسال کنید
منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
موضوعات
نویسندگان
نظر سنجی

چه مطالبی را با توجه به اینکه وبلاگ اموزشی است نیاز است بیشتر به آن بپردازیم متشکرم

آرشیو مطالب
آخرین مطالب
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



دیگر موارد
آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 891
:: کل نظرات : 0

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 109

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 367
:: باردید دیروز : 2272
:: بازدید هفته : 2655
:: بازدید ماه : 5133
:: بازدید سال : 56962
:: بازدید کلی : 177503